او مدام به من اطمینان می داد که انجام یک جراحی جزئی اشکالی ندارد، اما می توانستم احساس کنم بچه از بدنم محو می شود. خیلی دوست دارم بچه داشته باشم و خیلی ناراحتم. می ترسم در آینده نتوانم بچه دار شوم
اون هميشه منو راحت کرد که مهم نيست که عمليات کوچيک باشه ولي مي تونم حس کنم بچه از بدنم ناپديد ميشه واقعا ميخوام يه بچه داشته باشم خيلي ناراحتم متاسفانه ديگه نميتونم بچه داشته باشم
مدام به من اطمینان می داد که مهم نیست که عمل کوچکی داشته باشم یا نه، اما می توانستم احساس کنم کودک از بدنم ناپدید می شود. خیلی دوست دارم بچه دار بشم و خیلی غمگینم. ميترسم نتونم در آينده بچه دار بشم