من قیمت مناسبی دادم، دوست ایرانی پرداخت ودیعه را تایید کرد و سپس کالا را تولید کردم و کالا را به بندر ایران فرستادم و طرف مقابل مابقی موجودی را پرداخت و کالا را تحویل گرفت.
من یک قیمت منطقی دادم. دوست ایران من تصمیم گرفت که یک خزانه پرداخت کند. سپس کالاها را تولید کردم و آنها را به درگاه ایران فرستادم. گروه دیگر ترازو باقی مانده را پرداخت و کالاها را برداشت.
من قیمت مناسب می کنم، دوست ایرانی تعیین می کند که سپرده را بپردازد، بعد کالا را تولید می کنم و کالا را به بندر ایران می فرستم، طرف دیگر تعادل باقی مانده را می پردازد و کالا را برمی دارد